در میان کوه‌های تفتیده بلوچستان، سرباز شهری است که یاد آن همواره با محرومیت و بی‌مهری همراه است با مردمی توانا و البته گویی با دستانی بسته؛ از این ترکیب ظاهراً نازا از این داده، چگونه ستانده مطلوب زايیده می‌شود؟ آرزوی بهره‌وری از این سترون تحمیلی قابل تصور است؟

زنان و مردان این خطه از سرزمین ایران این آرزو را باور و سپس بارور نمودند.

در بهار ۱۳۹۹ موسسه توانمندسازی مهر و ماه، اجرای طرح “همیاری با صندوق های کارآفرینی” و همراهی در فرابالیدن آن‌ها به تعاونی‌های روستایی را در شهرستان سرباز آغاز کرد. طرحی با رویکرد توسعه‌ی پایدار و جماعت محور بود که بر توانایی‌های مردم، استعدادها و امکانات جامعه محلی تکیه دارد.

در اجرای یکی از شاخه‌های این طرح، کارگاهی تولیدی و صنعتی با متخصصین بومی شکل گرفت که  به دلیل شیوع کرونا نتوانستند از همراهی و آموزش حضوری مسول فنی کارگاه برخوردار شوند. تمامی مراحل راه‌اندازی و ساختار قانونی شرکت تعاونی با تمامی مجوزهای وزارت صنایع و محیط زیست و دانشگاه علوم پزشکی و غیره، بدون حضور سازمان کارشناسان غیر بومی، تنها با انتقال دانش فنی و تجربه از راه دور انجام پذیرفت. صابون مایع تولید این کارگاه، جایگاه ارزنده‌ای در ارتقای بهداشت مردم در شرایط کرونا کسب کرد.

اگر مفهوم بهره‌وری نقطه‌ی مطلوب کارایی و اثربخشی و همچنین رابطه‌ی ریاضی ستانده – داده است، آیا موجودیت شرکت تعاونی کولیک بلوچ سرباز در قله بهره‌وری نیست؟

کارگاه به سرعت تبدیل به یک تعاونی در شرف ثبت شد و مجوزهای لازم را برای تولید از مراجع دارای صلاحیت دریافت کرد.

با شروع تولید در این کارگاه، استعدادها و توانمندی‌هایی مجال بروز یافتند که باورش برای ما مشکل و برای آن‌ها موجب اعتماد به نفس و افتخاری بود که نیازی به حضور ما نداشتند، مگر برای حفظ نظمی که در صنعت لازم است و گاهی برای پشتیبانی‌های ضروری