عدالت آموزشی لازمه‌ی عدالت اجتماعی

عدالت آموزشی موضوعی است که زیر مجموعه عدالت اجتماعی قرار می‌گیرد. پرداختن به این موضوع فارغ از چتر گسترده‌ی بالای سرش – عدالت اجتماعی- ناقص می‌نماید. می‌توان به شکل عام گفت جامعه‌ای که از عدالت اجتماعی برخوردار است به طور قطع به عدالت آموزشی نیز نزدیک‌تر است.

اما موضوع اصولا از جوامعی آغاز می‌شود که در حوزه‌های دیگر نیز از عدالت فاصله دارند و این شق عدالت (عدالت آموزشی) نیز به عنوان پایه‌ای برای دستیابی به برخورداری در دنیای بزرگسالی، یکی از دغدغه‌های فعالان اجتماعی است.

هر چه از نیازهای اولیه اقتصادی فاصله بگیریم، نوبت پاسخگویی به نیازهای دیگر است. طبعا در جامعه‌ای که نیازهای اولیه افراد اعم از خوراک، پوشاک و مسکن به سختی برآورده می‌شود و به گواهی آمار رسمی بخش قابل توجهی از جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند، برنامه‌ریزی برای دستیابی به عدالت آموزشی از سخت‌ترین خواسته‌ها است.

عدالت آموزشی را می‌توان به طور کلی به دو بخش کمی و کیفی تقسیم‌بندی کرد: عدالت آموزشی کمی شامل تعداد کلاس‌ها، معلمین، تعداد دانش‌آموز در هر کلاس، فضاهای آموزشی و … و عدالت آموزشی کیفی شامل کیفیت آموزش، کیفیت کلاس‌ها و لوازم کمک آموزشی، محتوای آموزشی و …. می‌شود.

همچنین عدالت آموزشی را می‌توانیم در شقوق مختلفی پیگیری کنیم. عدالت جنسیتی در آموزش ، عدالت منطقه‌ای در آموزش ، عدالت اقتصادی در آموزش و …

هر یک از این زمینه‌ها در پیوند با عوامل بسیاری هستند که حل مسأله را دشوار می‌کند. عدالت جنسیتی در پیوند با مسائل فرهنگی است که بعضا ریشه‌های عمیق دارد، عدالت منطقه‌ای در پیوند با مسائل سیاسی کلان است که بر بحث آموزش نیز سایه می‌افکند و عدالت اقتصادی یکی از مهمترین موضوعات این روزهای جامعه ما است که آثار بزرگ و کوچکش همه اقشار را درگیر کرده است.

دستیبابی به عدالت آموزشی در سه سطح قابل پیگیری است: سطح کلان، میانه و خرد.

طبعا بیشترین مسأله عدالت اجتماعی و به طبع آن عدالت آموزشی از سطح کلان نشأت می‌گیرد. نقص‌های سیاست‌گذاری، بودجه کم آموزش و پرورش، نبود زیرساخت‌های لازم برای اجرای قوانین و پیگیری آنان، آمارهای غیر دقیق و غیر علنی، مسائل جنسیتی که به نحوی هم در سیاست‌گذاری‌های ما سایه انداخته است و هم در سطح خرد موضوع را به خانواده می‌کشاند، به نحوی که دختران پس از دوره متوسطه و بعضا ابتدایی، نیازی به ادامه تحصیل نمی‌بینند و … از جمله عواملی هستند که سدی بر سر راه عدالت آموزشی به حساب می‌آیند و بازماندگان از تحصیل که همچنان بخشی از آمار هر ساله را به خود اختصاص می‌دهند نتیجه این عوامل هستند.

طبیعتا اصلاح ساختارها نیاز به عزم و اراده بالای سیاست‌گذاران و در عین حال برنامه‌ریزی‌های کلان دارد. اما آنچه در این سالها مانند بقیه‌ی مسائل اجتماعی شاهدش هستیم، دست به کار شدن سطح میانه جامعه و تشکیل سازمان‌های مردم نهاد است که هر کدام در گوشه‌ای مشغول به کار شده‌اند و سعی می‌کنند تا آنجایی که از پسش بر می‌آیند محرومیت‌های آموزشی اقشار محروم را شناسایی و برطرف کنند. در سطح خرد نیز بسیاری از ما شاهد مشارکت‌های کوچک دو سه نفره برای رفع نیازهای آموزشی افرادی که به نوعی محرومیت آموزشی را تجربه می‌کنند هستیم .

در یک سال گذشته که با پدیده کرونا دست به گریبان بوده‌ایم به خوبی می‌توان مشارک سطح میانه و خرد جامعه را در همیاری اقشار محروم برای برطرف کردن نیازهای آموزشی دید. از نگاه بسیاری از تحلیل‌گران، متأسفانه شبکه شاد که توسط دولت طراحی شد نتوانست قدم به سزایی در جهت عدالت آموزشی بردارد. عدم دسترسی بیش از سه و نیم میلیون کودک به شبکه شاد خود گواه عدم عدالت آموزشی است عواملی مانند کمبود تلفن هوشمند در خانواده‌ها با توجه به تعداد فرزندان، هزینه ترافیک مورد نیاز برای اینترنت که به دلیل ناکارآمدی شبکه شاد در برخی مواقع معلمین و شاگردان را به طرف اپلیکیشن‌های جایگزین مانند واتس‌آپ سوق داده است از جمله دلایل ناکارآمدی این سیاست به حساب می‌آید.

اینکه این راه به کدامین افق ختم خواهد شد، پاسخ واضح و روشنی ندارد. اما آنچه که به یقین می‌توان ذکر کرد آن است که همواره آنچه مطالبه گروه‌های کوچک بوده است به تدریج تبدیل به مطالبه عمومی می‌شود و با گذر زمان تأثیرات مشخصی در سیاست‌گذاری‌ها و اولویت‌های سیاست‌گذاران گذاشته است. امید است که از این طریق سیاست‌گذاران به اولویت و اهمیت «عدالت آموزشی» پی ببرند و آن را در صدر نیازهای جامعه قرار دهند چرا که نقشی که دولت با تصمیمات و اختیارات کلان خود می‌تواند در این مقوله داشته باشد به قطع از پس سطح میانه برنخواهد آمد.

در این مسیر به یاد داشته باشیم که عدالت مفهوم گم‌شده سال‌های اخیر جامعه ماست، هر چه شیب تند دو قطبی شدن در جامعه افزایش یابد، توانایی دستیابی به عدالت در شقوق مختلف‌ش کاهش خواهد یافت. امید است آن دسته از گروه‌های مردم نهاد که دغدغه ارزشمند عدالت برای طبقات محروم را دارند بتوانند در این مسیر سخت دوام بیاورند و پشتیبان گروه‌هایی باشند که زبانی برای بیان نیازهای خود و مسیری برای دستیابی به آنها ندارند.

زهرا وکیل

پژوهشگر حوزه‌ی آموزش